رقابت تپسل و رقیبانش دیگه جنگ بر سر «تعداد تبلیغات» نیست، جنگ بر سر #داده_های_عصبی است.
هرکدوم زودتر به اعماق مغز کاربر نفوذ کنه، برنده است! که تا اینجا گویا تپسل تا چند سال آینده گوی رقابت رو نه تنها ربوده بلکه در دستانش پیش به سوی آینده در حرکته و چه بسا رقیبانش در غبار حرکتش محو بشن.
به عنوان یک روانشناس و متخصص نورومارکتینگ،معتقدم این خرید نه یه معامله ساده، بلکه «یک استراتژی هوشمندانه برای نفوذ به لایه‌های ناخودآگاه مصرف‌کننده ایرانی»ست. تپسل با این حرکت، به دنبال ساخت یک« اکوسیستم یکپارچه‌ست» که از تبلیغات تا مصرف محتوا را در برمی‌گیره و مغز کاربران رو بدون اینکه متوجه بشن، درگیر می‌کنه. نورو برندینگ و بازی با ((اثر آشکارگی)) (Mere Exposure Effect)
مغز انسان به چیزهای آشنا اعتماد بیشتری داره. تپسل با خرید پلتفرم‌های پراستفاده مثل کافه بازار، مدیااد، و سلام سینما،«تکرار نام برندش» رو در ذهن کاربران افزایش میده. این تکرار، ناخودآگاه حس اعتماد و راحتی ایجاد می‌کنه (براساس اصل Exposure Bias).حالا تصور کنین کاربر همزمان از کافه بازار، و تبلیغات تپسل استفاده کنه؛ مغزش به مرور این برند رو به عنوان بخشی از زندگی روزمره ثبت میکنه، بدون مقاومت آگاهانه!
«فکر می کنین چرا رقیب عقب موند؟»
رقیبانش نتونستن کافه بازار رو بخرن، نه به خاطر هوش مدیرانشون، بلکه به دلیل «ضعف در استراتژی نورومارکتینگ».رقیب مطرحش احتمالاً روی جذب مستقیم کاربر متمرکز شده بود، اما تپسل روی (داده‌های عصبی-رفتاری) (Neurobehavioral Data) سرمایه‌گذاری کرد. مثلاً خرید متریکس (ابزار تحلیل داده)و گپیفای (هوش مصنوعی) نشان می‌ده تپسل می‌خواد الگوهای ذهنی کاربران را پیشبینی کنه. این یعنی تبلیغات آینده تپسل نه بر اساس حدس، بلکه براساس ((پاسخ‌های عصبی و رفتاری کاربران)) طراحی خواهد شد
رقیب مطرحش شاید هنوز درگیر مدلهای سنتی تبلیغاته ، اما تپسل داره ((سیناپس‌های مغز مصرف‌کننده)) را هدف می‌گیره
اما فکر می کنم ««فشارهای پنهان تپسل و هوش مدیرانش: بازی با آتشِ داده‌‌هاست»»
تپسل قطعاً تحت فشارهای سنگینیه مثل:
۱. ((فشار رقابتی)): رقبای خارجی و داخلی که می‌خوان سهم بازار دیجیتال ایران را بگیرن.
۲.((فشار فنی)): ادغام داده‌های پلتفرم‌های مختلف (مثلاً داده‌های سلام سینما با کافه بازار) نیاز به زیرساخت‌های عظیم داره
۳.((فشار روانی)): حفظ اعتماد کاربران در شرایطی که نگرانی از انحصار و سوءاستفاده از دادهها وجود داره.
اما هوش مدیران تپسل در (تبدیل این فشارها به فرصته)
اونها می‌دونن نسل جدید کاربران ایرانی به (شخصی سازی افراطی)عادت کردن. با ادغام داده‌ها، می‌تونن تبلیغاتی نشان بدن که انگار ذهن کاربر رو خوندن!
استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا، دقیقاً مطابق با اصل((Predictive Coding)) در نوروساینس‌ه؛ یعنی مغز کاربر پیش از دیدن محتوا، اون رو پیشبینی می‌کنه و احساس مالکیت بر اون پیدا می‌کنه!
پیش بینی من اینه:««آینده‌ی تبلیغات ایران: جنگ سیناپس‌هاست»»
احتمالا اگر تپسل مسیرش رو درست بره، آینده تبلیغات ایران شاهد این تحولات می شه:
((تبلیغات پیشبینانه)):تبلیغاتی که براساس الگوهای عصبی کاربر، پیش از نیازش بهش نمایش داده می‌شه.
((بازاریابی یکپارچه عصب محور)):استفاده از داده‌های پلتفرم‌های مختلف برای تحریک همزمان چندین حس (بینایی، شنوایی، احساسی)و ایجاد تجربه‌های عمیقتر.
((انحصار داده‌ها)):خطر اصلی اینجاست! اگر تپسل تبدیل به غول انحصاری بشه، ممکنه نوآوری در اکوسیستم کاهش پیدا کنه که بعید می دونم با هوش و آینده نگری و شخصیت برندی که از تپسل دیدم این اتفاق بیوفته و بخواد اشتباه اسنپ رو انجام بده.چون واقعا مسیرش مسیر خلاقیت و نوآوری هستش.
اما چرا فکر می کنم رقیب در نورومارکتینگ ضعیفه؟
رقیبش احتمالاً هنوز به «مدلهای خطی بازاریابی» (پخش تبلیغ → تحلیل کلیک) متکی‌ست. اما در نورومارکتینگ مدرن، «واکنش های ناخودآگاه» (مثل مدت خیره شدن به تبلیغ، تغییر ضربان قلب، یا حتی حرکت چشم) اهمیت داره. تپسل با پلتفرم‌هایی مثل متریکس و هوش مصنوعی مولد، به این داده‌های ریز دسترسی داره، اما رقیب هنوز در سطح کلان مانده .
جمع‌بندی: تپسل در حال نوشتن ««دستورالعمل مغز ایرانیه .»»
این خرید، تپسل رو به یک «لابراتوار نورومارکتینگ زنده» تبدیل می‌کنه. اگر شفافیت و نوآوری رو حفظ کنه، میتونه بازاریابی دیجیتال ایران رو به سطح جهانی برسونه. اما اگر انحصارگرا بشه که البته بالاتر هم اشاره کردم، ممکنه اعتماد کاربران رو از دست بده. به عنوان متخصص این حوزه، پیشنهاد میکنم مارکترها:
از ابزارهای تحلیلی تپسل برای درک عمیقتر رفتار کاربر استفاده کنن.
به جای بمباران تبلیغاتی، ((تجربه های عصبی-حسی )) طراحی کنن (مثلاً تبلیغاتی که با موسیقی یا رنگهای خاص، واکنش‌های مثبت مغز را تحریک کنین).
رقابت تپسل و رقیبانش دیگه جنگ بر سر «تعداد تبلیغات» نیست، جنگ بر داده‌های عصبی هستش. هرکدوم زودتر به اعماق مغز کاربر نفوذ کنه، برنده است! که تا اینجا گویا تپسل تا چند سال آینده گوی رقابت رو نه تنها ربوده بلکه در دستانش پیش به سوی آینده در حرکته و چه بسا رقیبانش در غبار حرکتش محو بشن. متن کامل خبر رو در این لینک بخونین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *